هوارد گاردنر Howard Gardner
متولد 1943 در پنسیلوانیا آمریکا. دارای مدرک کارشناسی ارتباطات اجتماعی از هاروارد. کارشناسی ارشد فلسفه و جامعه شناسی از دانشگاه اقتصاد لندن و دکترای جامعهشناسی و روانشناسی توسعه از هاروارد.
وی به عنوان یکی از 100 چهره تاثیر گذار بر روی هوش عمومی انتخاب شده است.
تئوری هوش چندگانه وی معروفترین اثر اوست. بر طبق این تئوری انسان دارای 8 نوع هوشه که در افراد مختلف درجه توانایی و بالا بودن هرکدام از این هوش ها متفاوت است. یعنی اینکه بگوییم یکی IQ بالایی داره مشخص نیست که از چی حرف میزنیم چرا که ممکن است مثلا هوش ریاضی خوبی داشته باشد ولی هوش بدنی پایین.
استاد هوش و آموزش دانشگاه هاروارد است.
هوارد ارل گاردنر (متولد 11 ژوئیه 1943) روانشناس رشد آمریکایی و استاد تحقیقات شناختی و شناختی جان اچ و الیزابت ا. هابز در دانشکده تحصیلات تکمیلی دانشگاه هاروارد در دانشگاه هاروارد است. او در حال حاضر مدیر ارشد هاروارد پروژه صفر است و از سال 1995 ، مدیر مشترک پروژه خوب است.
گاردنر صدها مقاله پژوهشی و سی کتاب نوشته است که به بیش از سی زبان ترجمه شده است. وی بیشتر به خاطر نظریه هوش های چندگانه مشهور است ، همانطور که در کتاب 1983 قابهای ذهن: نظریه هوشهای چندگانه توضیح داده شده است.
گاردنر در سال 2019 از تدریس بازنشسته شد.
هوارد ارل گاردنر در 11 ژوئیه سال 1943 در اسکرانتون ، پنسیلوانیا ، در رالف گاردنر و هیلده (نیوز ویلهایمر) گاردنر ، مهاجر آلمانی که قبل از جنگ جهانی دوم از آلمان فرار کردند ، متولد شد.
گاردنر خود را به عنوان "کودکی با مطالعه که از نواختن پیانو بسیار لذت می برد" توصیف کرد. اگرچه گاردنر هرگز به یک پیانیست حرفه ای تبدیل نشد ، وی از سال 1958 تا 1969 به تدریس پیانو پرداخت.
تحصیلات در خانه گاردنر از اهمیت بالایی برخوردار بود. در حالی که والدین او امیدوار بودند که وی در آکادمی فیلیپس آندور در ماساچوست شرکت کند ، گاردنر تصمیم گرفت که در مدرسه نزدیک به زادگاهش در پنسیلوانیا ، حوزه علمیه وایومینگ تحصیل کند. گاردنر تمایل به یادگیری داشت و در مدرسه بسیار عالی بود.
گاردنر در سال 1965 با مدرک لیسانس در روابط اجتماعی از دانشگاه هاروارد فارغ التحصیل شد و زیر نظر اریک اریکسون مشهور تحصیل کرد. وی پس از دریافت مدرک کارشناسی ارشد در دانشکده اقتصاد لندن ، در حالی که با روانشناسان راجر براون و جروم برونر و فیلسوف نلسون گودمن کار می کرد ، مدرک دکترای خود را در روانشناسی رشد در هاروارد دریافت کرد.
گاردنر برای دوره پسا دکترا در کنار نورمن گشویند در بیمارستان مدیریت جانبازان بوستون کار کرد و کار خود را برای 20 سال دیگر در آنجا ادامه داد. گاردنر در سال 1986 در مدرسه تحصیلات تکمیلی هاروارد تدریس را آغاز کرد. از سال 1995 بیشتر تمرکز کارهای وی بر روی پروژه GoodWork بوده است که اکنون بخشی از یک طرح بزرگتر معروف به عنوان پروژه خوب است که تعالی ، اخلاق و تعامل را تشویق می کند. کار ، زندگی دیجیتالی و فراتر از آن.
در سال 2000 ، گاردنر ، کورت فیشر و همکارانشان در دانشکده تحصیلات تکمیلی دانشگاه هاروارد برنامه کارشناسی ارشد را در ذهن ، مغز و آموزش ایجاد کردند. تصور می شد این برنامه اولین برنامه در نوع خود در سراسر جهان است. از آن زمان بسیاری از دانشگاه ها در ایالات متحده و خارج از کشور برنامه های مشابهی را توسعه داده اند. چهار سال بعد ، در سال 2004 ، گاردنر به نوشتن در مورد ذهن و مغز ادامه می داد و کتاب Changing Minds: The Art and Science of Changeing the Our and Our Other Minds ، کتابی درباره هفت شکل تغییر ذهن را منتشر می کرد.
گاردنر در سال 2019 از تدریس بازنشسته شد.
طبق نظریه چندین هوش گاردنر ، انسانها چندین روش مختلف برای پردازش اطلاعات دارند و این روشها نسبتاً مستقل از یکدیگر هستند. این تئوری انتقادی از نظریه استاندارد هوش است که بر همبستگی بین توانایی ها و همچنین اقدامات سنتی مانند آزمون های ضریب هوشی که معمولاً فقط توانایی های زبانی ، منطقی و مکانی را تأکید می کنند ، تأکید می کند. از سال 1999 ، گاردنر هشت هوش را شناسایی کرده است: زبانی ، منطقی - ریاضی ، موسیقی ، فضایی ، بدنی / حرکتی ، بین فردی ، درون فردی و طبیعت گرایی. گاردنر و همکارانش همچنین دو هوش اضافی وجودی و آموزشی را در نظر گرفته اند. بسیاری از معلمان ، مدیران مدارس و مربیان ویژه از نظریه گاردنر در مورد هوش های چندگانه الهام گرفته اند زیرا این ایده را فراهم می کند که بیش از یک راه برای تعریف عقل فرد وجود دارد.
تعریف گاردنر از هوش با انتقاداتی در محافل آموزش و پرورش و همچنین در زمینه روانشناسی روبرو شده است. شاید قوی ترین و پایدارترین نقد نظریه وی درباره هوش های چندگانه ، فقدان شواهد تجربی باشد ، که بیشتر آنها به یک ساختار واحد از هوش بنام "g" اشاره دارد. گاردنر پاسخ می دهد که نظریه او کاملاً بر اساس شواهد کاربردی و برخلاف شواهد تجربی استوار است ، زیرا معتقد نیست که شواهد تجربی برای یک سنتز نظری مناسب است.
نظریه هوش چندگانه گاردنر را می توان هم به منزله دور شدن و ادامه کار قرن 20 در موضوع هوش انسانی دانست. دیگر روانشناسان برجسته ای که مشارکت آنها به طور متنوعی زمینه مطالعه را توسعه داده یا گسترش داده است عبارتند از: چارلز اسپیرمن ، لوئیس تورستون ، ادوارد تورندایک و رابرت استرنبرگ.
در سال 1967 ، پروفسور نلسون گودمن یک برنامه آموزشی به نام پروژه صفر را در دانشکده تحصیلات تکمیلی دانشگاه هاروارد آغاز کرد که با تمرکز در آموزش هنر آغاز شد و اکنون در طیف گسترده ای از عرصه های آموزشی گسترش می یابد. هوارد گاردنر و دیوید پرکینز از سال 1972 تا 2000 دستیار تحقیق و بعداً کارگردانی مشترک پروژه صفر را تأسیس کردند. ماموریت پروژه صفر درک و تقویت یادگیری ، تفکر و خلاقیت در هنر و همچنین رشته های انسانی و علمی در سطح فردی و نهادی است.
بنیانگذاران خوب پروژه: ویلیام دامون ، میهالی سیسیکسنتس ممیالی و گاردنر
برای تقریباً دو دهه ، گاردنر با همکاری ویلیام دیمون ، میهالی سیکسسنتمنهاالی و چندین همکار دیگر ، تحقیق در پروژه خوب را در زمینه ماهیت کار خوب ، بازی خوب و همکاری خوب انجام داده است. هدف از تحقیق وی تعیین معنای دستیابی به کاری است که در آن واحد عالی ، جذاب و به روشی اخلاقی انجام شود. گاردنر با همکاران خود لین بارنزن ، وندی فیشمن و کری جیمز ، ابزارهای برنامه درسی را در این زمینه ها برای استفاده در محافل آموزشی و حرفه ای ایجاد کرده است.